• علي اكبر فال اسيري

  • نام پدر :

    شهر محل سکونت :----

    درجه علمی :

    مذهب :

    ملیت :

    تخصص :

  • مقدمات
    ادبيات: شيخ محمد اسيري
    سطح
    شيخ محمد اسيري
    خارج فقه و اصول
    آيت‌الله شيخ مهدي كجوري
    ميرزا حبيب‌الله رشتي)


  • آثار مرتبط:
  • مرجع تقليد
    استاد حوزه)

    فعاليتها:
    مبارزه عليه استعمار انگليس
    تبليغ و ارشاد
    اجراي قوانين قضايي اسلام و حدود شرعي
    رهبري مردم شيراز در جريان نهضت تنباكو
    رهبري ديني و زعامت شيعيان)
  • 1. رساله عمليه
    2. الميراث
    3. حاشيه شرح لمعه
  • اساتيد
  • شيخ محمد كجوري
    ميرزا حبيب‌الله رشتي
    شيخ محمد اسيري

  • سيد علي‌اكبر فال اسيري، در سال 1216ه‍ . ش برابر با 1256ه‍ . ق در خانواده‌اي مذهبي در روستاي اسير از توابع شهرستان لامرد فارس ديده به جهان گشود.وي پس از گذراندن دوران كودكي به تحصيل علوم ديني روي آ‌ورد. نخست مقدمات و سطح را در زادگاهش از محضر شيخ محمد اسيري فرا گرفت. سپس عازم شيراز شد و سال‌ها از محضر بزرگاني چون آيت‌الله شيخ مهدي كجوري بهره برد. چندي بعد براي استفاده از استوانه‌هاي فقه و اصول رهسپار نجف اشرف گرديد و در حوزه درس اساتيد بزرگ و برجسته آن زمان، مانند ميرزا حبيب‌الله رشتي شركت كرد. ايشان از شاگردان ممتاز و مورد علاقه استاد به شمار مي‌رفت. او در كنار تحصيل به تدريس مي‌پرداخت.آيت‌الله فال اسيري قصد مجاورت دائم در نجف اشرف داشت، اما در پي تقاضاي مكرر علما و مردم شيراز و با صلاحديد استادش ميرزا حبيب‌الله رشتي به شيراز بازگشت. ايشان با مراجعت به شيراز سال‌ها به تدريس علوم ديني، ارشاد مردم و اقامه نماز جماعت در مسجد وكيل پرداخت و از موقعيت و نفوذ اجتماعي والايي در بين مردم و روحانيون فارس برخوردار بود. آيت‌الله فال اسيري از جمله شخصيت‌هاي روحاني است كه در تاريخ سياسي اجتماعي ايران به خوبي درخشيد و با تلاش و اقدامات شجاعانه خود عرصه را بر استعمارگران و دولتمردان خائن تنگ كرد.اجتهاد و تقوا، آگاهي به مسائل روز و نقشه‌هاي شوم استعمارگران و شجاعت و دلاوري، از آيت‌الله فال اسيري شخصيتي ممتاز و متنفذ ساخته بود، به گونه‌اي كه در دفاع از اسلام و حقوق مسلم مردم سكوت را روا نمي‌داشت. وي در برابر زورگويي‌هاي حاكمان وقت ايستادگي مي‌كرد و در مواردي به تبعيد ايشان انجاميد.در جريان قرارداد واگذاري امتياز خريد و فروش انحصاري توتون و تنباكوي ايران، به مدت 50 سال به كمپاني رژي، توسط ناصرالدين شاه قاجار كه مخالفت روحانيون را به همراه داشت و به نهضت تنباكو انجاميد، آيت‌الله فال اسيري، رهبري خطه شيراز را بر عهده داشت و از نخستين كساني بود كه عليه اين قرارداد ننگين اعتراض كرد. وي در جمع مردم معترض شيراز كه در مسجد وكيل، اجتماع كرده بودند، بر فراز منبر رفت و ضد دولت و كمپاني مزبور، سخنراني كرد و در پايان، شمشيري از زير عبا بيرون آورد و گفت: «موقع جهاد عمومي است، اي مردم بكوشيد تا جامه زنان نپوشيد، من يك شمشير و دو قطره خون دارم، هر بيگانه‌اي كه براي انحصار دخانيات به شيراز بيايد، شكمش را با اين شمشير پاره خواهم كرد».سخنان پرشور ايشان چنان انقلاب و هيجاني در مردم شيراز به وجود آورد كه تا مدتي نمايندگان كمپاني رژي از ورود به شهر، منع شدند. در پي اين حوادث، حاكم شيراز با كسب دستور از ناصرالدين شاه، ايشان را دستگير و تحت‌الحفظ از راه بوشهر به بصره تبعيد كرد. اين اقدام با اعتراض شديد مردم و روحانيون مواجه شد و همه خواهان بازگشت آن روحاني مبارز شدند. سيد علي‌اكبر فال اسيري در بصره ضمن ملاقات با سيد جمال‌الدين اسدآبادي و گفت‌وگو درباره مسائل ايران به سامرا رفت تا با ميرزاي شيرازي مرجع بزرگ جهان تشيع، ديدار كرده و ايشان را از نزديك در جريان ضرر و زيان آن قرارداد ننگين خارجي قرار دهد. تبعيد فال اسيري و ملاقات وي با ميرزاي شيرازي در فتواي سرنوشت‌ساز ميرزا در مورد تحريم تنباكو مؤثر بود.ميرزاي شيرازي طي تلگرامي به ناصرالدين شاه اعتراض شديد خود را به حوادث كشور و تبعيد آيت‌الله سيد علي‌اكبر فال اسيري ابراز كرد و از شاه خواست تا از فال اسيري عذرخواهي كند، كه اين امر تحقق يافت و ايشان با احترام از راه كرمانشاه به كشور وارد شد.آيت‌الله فال اسيري، افزون بر فضل و مقام علمي، فقيهي مهذب و آراسته به مكارم اخلاق بود. ايشان مردي ولايي و اهل توسل به اهل‌بيت(ع) بود. وي روحي بلند داشت و بسيار شجاع بود.از ديگر ويژگي‌هاي ايشان، حمايت از نوآوري‌هاي مشروع بود. يكي از اهالي شيراز در بمبئي هندوستان آموزش عكاسي ديده بود. وي پس از مراجعت به شيراز، مغازه عكاسي تأسيس كرد و به عكاس‌باشي شهرت يافت. عده‌اي با او مخالفت مي‌كردند و هنر عكاسي را تحريم كردند، اين افراد مانع بزرگي براي كسب و كار عكاس‌باشي بودند. عكاس‌باشي به ناچار حضور آيت‌الله فال اسيري رسيد و مشكل كارش را با او مطرح كرد. آيت‌الله فال اسيري دستور داد تا عكسي از وي بگيرد. عكاس‌باشي دوربين خود را آماده كرد و عكس ايشان گرفت و آن را ظاهر كرده و در قابي گذاشت و به ايشان تقديم كرد. آيت‌الله فال اسيري گفتند: اين شغل شما مشروع و حلال است. عكاس‌باشي پس از كسب اجازه، عكس آيت‌الله فال اسيري را تكثير و در معابر عمومي شهر نصب كرد و بدين وسيله مشروع بودن شغلش را ثابت كرد.اين عالم وارسته و فقيه مجاهد عمري را در صداقت و پاكي با مردم زيست و سرانجام در سال 1279 ه‍ .ش برابر با ربيع‌الثاني 1319ه‍ . ق روح مطهرش به سراي باقي شتافت و در حافظيه شيراز به خاك سپرده شد.